دختر خدا

صبح زود تلویزیون رو روشن می کنم میذارم روی سیمای خوزستان، و منتظر اذان صبح می مونم گاهی دعا میخونم، گاهی کتاب، گاهی نوشته و گاهی نقاشی می کشم..همه اش به یاد خدام؛ حتی وسط نقاشی، میگم حتما الان خدا توی دستهای منه توی مداد رنگی ها توی پاکن و مداد تراش توی چشمهای من و توی دلم.. بعد یاد همه ی نقاشیهام می افتم یاد ” خانه ی کوچک من” که 15 سال پیشا کشیده بودم یه خونه بزرگ کخ با یه خط افقی و یه خط عمودی تقسیم بر 4 شده بود تو دل هر قسمت هم یه خونه گذاشتم اما دیگه همه خونه ها خالی بود روی هم رفته 5 تا خونه بود یه خونه ی بزرگه بزرگ با 4 تا خونه تو کوچیک..خونه بزرگه، خونه ی خدا بود و 4 تا خونه کوچیکه فعلا شده بود برای ما..
تلویزیون روشنه هی میخونه الهم انی اسئلک..منم توی دلم هی تکرار می کنم مثل شعر با آواز..برگه های سفید و مداد رنگی ها رو از توی کشو در میارم آماده میشم تا نقاشی بکشم..بعد فکر می کنم چی بکشم چی دوست دارم که بکشم؟ اممممم یاد همون نقاشی می افتم که قبل از عید کشیدمش بعد از اینجا رفت به یه جای دور، خیلی دور برای یک دوست..انگار دلم براش تنگ شده باشه دلم می خواد بِکشمش ببینمش..
عکس نقاشی رو میذارم جلوم و دست به کار میشم..هی نگاه می کنم به تصویرو هی نگاه می کنم به برگه..میخوام دختره همون دختر بشه دلم براش تنگ شده.. تلویزیون میگه 10 دقیقه تا اذان مونده منم یه قُلُپ آب میخورم..بعد پیرهن دختره رو می کشم مثل دریا آبی..همینجور دنبال آبی آسمونی و آبی نفتی و دریایی توی مداد رنگی ها می گردم برای دامن دختره..می خوام دامنش پر از ماهی باشه پر از آب پر از زندگی..
دختره رو تنها میذارمو میرم..شال سفید بزرگه که حاشیه های سبز و قرمز داره رو از تو کشو در میارم بوی پودر میده مامان تازه شسته تش بعد میذارم روی سرمو تو آیینه نگاه می کنم و همینطور بو می کشمو برای آیینه می خندم برای خودم برای خدا..بعد تیمم کردم و اذان گفت صداش از مسجد محل می اومد و از تلویزیون..نماز که خوندم هی یادم اومد که چقدر قنوت رو دوست دارم با اینکه وقتی دستهامو میبرم بالا هی تعادلمو از دست میدم میخوام بیفتم اما خیلی دوستش دارم اونجا که به خدا میگم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه..بعد همش دلم خواست قنوت بشه برای من، بشه برای دختره همون دختر توی نقاشیم..بشه برای همه.. بره توی دستهای همه ی آدمهای دنیا..بره توی همه ی قلبها..
دوباره اومدم سراغ نقاشی پیش دختره منتظرم بود هنوز تلویزیون روشنه به تلویزیون نگاه کردم نوشته بود “ای مهربان ترین مهربان ها” ..منم گفتم ای مهربان ترین مهربانان دل منو پر از نور کن.. دل همه رو پر از نور کن حتی دختر توی نقاشی…

_____________
9 رمضان سال 92

0
0

۳۱ دیدگاه برای “دختر خدا”

  1. بهزاد Says:

    سلام خانم دکتر!!!! چه قشنگه!!!!

    یادمه که آبان 87 اومدم اهواز واسه سر زدن به بچه ها یه نمایشگاهی بود تو دانشگاه که وقتی اومدم اونجا شما پیش یه ینده خدایی نشسته بودی و داشتین نقاشی صورت کار میکردین!!! همونجا تو دلم گفتم پسر چه نقاشی خوبی داره این دختر!!!

    الانم مثل همیشه عالی کشیدی!!!! مواظب خودت باش!!!

  2. mona Says:

    سلام
    نه اونقدر مهارت تو کشیدن ندارن خلاقانه ندارم بیشتر وسواس گونه تصاویریو که می بینم می تونم بکشم
    🙂
    ممنون

  3. بيد مجنون Says:

    واي مونا شاهكاره نقاشيت!
    بعد مگه روزه ميگيري تو دختر؟؟؟
    خيلي التماس دعا دارم ازت…

  4. mona Says:

    🙂
    دو روز گرفتم اما بقیه شو نتونستم
    محتاجم به دعا
    چشم حتما یادت می کنم حوریه

  5. محمد Says:

    خیلی این پست تون قشنگ بود موفق باشید :rose: به وب من هم سر بزن
    http://khastetareen.blogfa.com

  6. mona Says:

    ممنون

  7. لیمی Says:

    سلام مونا…
    وای چه نقاشی خوشگلی :inlove:
    مونا باورت میشه منم همین نقاشی رو خیلی وقتا کشیدم؟
    ایناهاش:
    http://s4.picofile.com/file/7809486662/moon.jpg
    البته به قشنگی نقاشی تو نیست 😉
    اتود و مداد رنگیاتم مثه منه 😀

  8. mona Says:

    سلام
    منم چندين ماه پيش كشيدم الان مجدد دارم ميكشم چه جالبببببب
    مداد رنگي و اتودو !!
    تله پاتي بيد
    واي هوس يه جعبه بزرگه بزرگه بزرگ مدادرنگي فابر كستل كردم
    :inlove:

  9. فاطمه Says:

    سلام مونای عزیز
    واقعا قشنگه! سایه روشنی که کار کردی باعث میشه آدم فکر کنه که دختر خدا از دل نور بزرگی بیرون اومده!
    معلومه رنگ بنفشو دوس داری! آخه رنگ کلی نقاشیت بنفشه!

    شاد و سلامت باشی…

  10. mona Says:

    سلام فاطمه جون
    رنگ بنفشو آره دوست دارم اما هرچي بزرگتر ميشم ازش فاصله ميگيرم
    الان سورمه ايي خيلي دوست دارم
    رنگ كلي نقاشي؟؟
    توي خود نقاشي نه اما چون اتاقم و كنتراست نورش بنفشه وقتي عكس ميگيرم زمينه هاي سفيد بنفش نشون داده ميشه فكر كنم واسه خاطره اينه

  11. ددی Says:

    ای مهربان ترین مهربانان دل منو پر از نور کن.. دل همه رو پر از نور کن..
    .
    .
    .
    دختر خدا..!

  12. mona Says:

    🙂 :rose:

  13. شبنم Says:

    سلام عزيز خوبى؟خيلى طبيعى كار كردى… موفق باشى….. 🙂 خيلى دعا كن خانوميييييى :-* 🙂 🙂

  14. mona Says:

    سلام عزيزمممم
    محتاجيم به دعا
    شما هم ما رو دعا كنين

  15. هوران Says:

    سلام دوست جان
    طاعات و عباداتت قبول درگاه حق :rose:
    تو هنرمندی الحق 🙂 :heart:
    هم متن زیبایی نوشتی که پر از احساس ناب بود و هم طرح زیبایی زدی.
    انشالله سلامت و موفق باشی :rose: :rose: :rose:

  16. mona Says:

    سلام عليكمم
    عبادات تو هم قبول هوران عزيز
    ممنونم التماس دعا

  17. ایکیا Says:

    سلااااام
    منو یادتون میااد؟
    خیلی وقته نیومدیم بهم سر بزنیم.
    حالتون خوبه؟
    امیدوارم منو به یاد بیارین… 🙂

  18. mona Says:

    سلام ايكياا
    اسمت واسم خيليييي آشناست يادمه يكي از اولين دوستا بودي
    ممنونم كه يادم كردي
    خيلي دعام كن……
    اسمت خيلي برام آشناست.. شمايل سايتتو تغيير دادي؟

  19. ثریا Says:

    سلام خوبی خانومی؟ زیبا نوشتی دلت همشه پر از نور خداوند باشه انشالله
    سلام خوبی خانومی؟ از مطلب خوبت استفاده کردم[گل]
    مام صادق-ع:

    خواب روزه دار عبادت،

    خاموشي او تسبيح،

    عمل وي پذيرفته شده

    و دعاي او مستجاب است.”
    [گل][خداحافظ]

  20. mona Says:

    سلام ثريا جان زيارت قبول ممنونم عزيز دل

  21. منا مامان الینا Says:

    خوبی منا جان؟
    از خیلی قبلترها با این خونه ات آشنا شده بودم و گاهی فرصتی پیش می اومد نوشته هات را میخوندم
    داستان زندگی نونا را خوندم اونجا که دل مادرش لرزید دل منم همراش لرزید خدایا چه سختیهایی را کشیدند و بازم خدا رو شکر که نونا میتونه به کمترین توانی ه در اختیار داره بهترین تابلوها را خلق آفرینی کنه معلومه که دختری با همت والا پس حتما اون هم مثل تو میتونه ز سد ناتواناییهاش را بشکنه

    مونا میتونم یه خواهش ازت داشته باشم میدونی خدا تو رو خیلی دوست داره و تو هم ارتباطت با خدا مطمئنن بهتر از منه میشه لطف کنی و توی قنوت نمازهات برای الینا دخترکم که از 4 ماهگی دچار صرع کودکان شده و متاسفانه متاسفانه از روز جمعه بازم تشنج کرد دعا کنی آخه الینا 8 ماهه که تشنجهاش قطع شده بودند و همین یه روزنه امیدی برای بهبودیش بود اما متاسفانه از روز جمعه تا دیروز 3 بار بازم تشنج کرد نمیدونم چرا و چی شد که بازم تشنج کرد شاید بازم یه امتحانه از طرف خدا اما من دیگه طاقت این امتحان را ندارم

    ببخشید اگه تقاضای بیجایی دارم

    http://mosaferkocholo.niniweblog.com/
    اینهم آدرس وبلاگ الیناست

  22. mona Says:

    سلام
    مناى عزيز
    من هم خيلي وقت پيشا از طريق صباي نازنين با شما آشنا شده بودم و هميشه الينا كوچولوتو وقتي ياد صبا مي افتادم دعا مي كردم يه جورايي دلتنگي براي صبا من رو ياد شما مي انداخت
    اميدوارم كه به حرمت اين روزهاي عزيز در اين ماه مهماني الينا كوچولو سلامتيش رو پيدا كنه
    و هيچ كودكي بيمار نشه
    الهي آمين
    از همه دوستام ميخوام الينا رو دعا كنن..
    به اميد بهبودي كامل اليناي عزيزمممم :inlove:

  23. آیدا Says:

    سلام مونا جان
    متنت خیلی شیرین و قشنگ بود و نقاشیت زیبا…

  24. یه دوست Says:

    آمین….
    سلام عزیزم نقاشیت خیلی قشنگه : )
    داستان نونا رو هم توی اسپیشال خونده بودم منم براش آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم….نمی دونم چرا یهو دلم خواست از نزدیک ببینمت : ) امیدوارم بتونم….مثلا توی مشهد یا همون شهر خودتون : )

  25. رضوانه Says:

    واقعا عالیه. داستانتو خوندم. هدفم من فرهنگسازیه. برای راحتتر زندگی کردن افراد توان یاب.

  26. شهرزاد Says:

    سلاممممم عزیزم چه قد قشنگ کشیدی یییی
    کاش منم جای تو بودم می تونسم این قد خوب باشم هر سری که میام وبتو می خونم از خودم بیش تر بدم میاد 🙁

  27. mona Says:

    وا چرا شهرزاد شما که خودتون استادینو الگوی من..:*

  28. مهوار Says:

    سلام…
    چه زیبا بود..

  29. mona Says:

    ممنون:)
    سلام….

  30. الف. آقازاده Says:

    سلام خانم دکتر. اولا بابت اینکه نامردی میکنی یه سر نمیزنی به ما. همین بغل هستیم ها. مدیریت محترم گروه و دانشجویان محترم مشتاق دیدار شماهستند.
    ثانیا خسته نباشید بازم دست از کشیدن نقاشی برنداشتی.

    ثالثا خبر قبولیتونو تو ارشد برات تبریکمیگویم . امیدوارم که موفق و موید باشیددر رشته جدید.

    استاد بیگدلی خبردادند ما نمیدونستیم.

    رابعا ایمیل بزن برام. اگه هم شد یه اس ام اس بزن.

    همه بچه ها سلام میرسونند. آقای رضایی. طیبی. و …

  31. mona Says:

    سلام مجدد
    چشم البته من میام گاهی میرم پیش خانم معمار
    به شما قبولیتونو در ارشد تبریک می گم آقای دکتر!!!!
    استاد بیگدلی که ماهه
    ممنونم چشم:)

دیدگاهی بنویسید