روز دختر
این روزها خیلی گرفتارم و خسته و مضظرب اما خب این چیزا باعث نمیشه یادم بره امروز روز میلاد حضرت معصومه س و روز دختره و این یعنی حتما باید بلند شم کامپیوترو روشن کنم و به خودم و دخترا تبریک بگم
این نقاشی رو چند وقت پیشا تمومش کردم با گواش کشیدم یه جورایی همون معنای از دامن زن مرد به معراج می رسد و بوی خوش یار و زلف پریشانو ایناست دیگه معناش با خودتون!.. البته برای دکی سین سینم کشیدم هدیه ست منتهی عکسشو تقدیم همه دوستام می کنم…
میگم نقاشی بکشم در این حد اونم رو مقوا فروش میره به نظرتون ؟
____________
* دوستان لطفا پیام خصوصی نگذارید چون سیستم مشکل داره و عمومی نشون میده و من هم برام مقدور نیست یک مدت که از مدیریت استفاده کنم..پس خواهش می کنم توجه کنید تا شرمندتون نشم خدایی نکرده
16 شهریور 1392 در 00:37
سلام به خانم دکتر عزیز!!! خوبی؟ خوشی؟
انشاا… هر کار که میکنی سالم وسر زنده باشی!!!!
روزت مبارک باشه!!! :rose:
اینم کادوت :present:
چقد قشنگ کشیدی این نقاشیو!!!! 😀 در مورد نقاشی قبلا بهت گفتم دختر خوب!!! نظر منو بخوای آره فروش میره!!! چرا نره؟
مواظب خودت باش!!! بای
17 شهریور 1392 در 06:27
سلام ممنون:)
من كه از خدامه فروش بره
16 شهریور 1392 در 04:13
وااااااااااای مونا…مونا…مونا :inlove: :inlove:
چه نقاشیه قشنگی…البته ندیده می دونستم همین شکلیه! :inlove: :-*
مونا چیکار می کنی انقدر نقاشیات قشنگ میشه…خب من حسودیم میشه 😀
چه رنگای قشنگی…ذوق داره نگاه کردنش :-*
17 شهریور 1392 در 06:31
ميسي ليمي :*
ليمي اما مال من صورتش خيلي استخوني از آب در اومد صورت پت و پهن بايد ميكشيدم:)
منم به تو حسوديم ميشه استاد :laugh: حقيقتو گفتم:* 🙂
16 شهریور 1392 در 04:18
به نظر منم فروش میره…
:inlove: :inlove:
17 شهریور 1392 در 06:31
انشاالله
16 شهریور 1392 در 08:04
مونا روزت مبارک.
مونا این نقاشی فوقالعاده است. حظ بردم. عالی :-*
17 شهریور 1392 در 06:32
ممنون سوسن جون :inlove:
نوش جون 😀
16 شهریور 1392 در 13:05
عضلات صورتت حس و حال انقباض واسه يه لبخند رو ندارن! ميگي چي شده يا وايسم تا پست بعديت؟!
17 شهریور 1392 در 06:33
🙂
بخير گذشت الحمدالله..
17 شهریور 1392 در 20:58
پس دست و جيغ و هوراااااا!
ولي بعدا بگو چي شده بود، باشه؟!
16 شهریور 1392 در 13:18
آقا نقاشيت خيلي قشنگه، روز دختر هم تبريک ميگم بهت
فقط قدرت خدا رو ميبيني؟! زن رو يه طوري آفريده از يه طرف ميتونه مرد رو به معراج برسونه از يه طرف هم ميتونه دست شيطون رو از پشت ببنده! آدم واقعا از اين همه توانايي در حيرت ميمونه!
بعد اونوقت نميشد اين بالهاي مرد رو يکم مردونهتر بکشي؟! مثلا بال عقابي، خفاشي، کلاغي چيزي، يه چي که معلوم باشه اين مرد ه! صورتشم که دريغ از يه ذره مو، آدم با اين بالهاي رنگي پنگي به جنسيتش شک ميکنه!!
حالا يه سوالي! اين پتو روي تخته يا قاليچه کف اتاق؟
17 شهریور 1392 در 06:37
ممنون:)
بابا خيلي دلت پره!!! 🙂 ?:-)
بايد يه جغد ميكشيدم اصلا!! اشتباه كردم ببخشيد!! :laugh:
در مود سوال! هيچكدوم! اين بالشتمه :-))
17 شهریور 1392 در 07:22
چه بالش با کلاسی داری مونا!!!! :pirate:
17 شهریور 1392 در 21:00
پوففففففففففففففففففففف!
بالشتت خارجيه؟!!
آقا اين بالشتت رو بده ما يه شب ببينيم بغل خورش چطوره! اگه خوب بود ما هم يکي از اينا بگيريم.
کجا ميفروشن؟
27 شهریور 1392 در 16:15
سر چها راهها ریخته 3 تا 1000 😀
16 شهریور 1392 در 15:26
یه مدته وبلاگت رو میخونم عزیزم، احساس می کنم روحت هم مثل نقاشیت رنگ رنگی و قشنگه.
دوست داشتی به وبلاگ منم سر بزن
http://bejormezanbudan.blogfa.com/
27 شهریور 1392 در 16:32
ممنونم عزیز دلم 🙂
16 شهریور 1392 در 15:50
سلاااااام
روزت مبارک فرشته ی خوب خدا :-*
وای تصویرگریت عاااالیه. خیلی قشنگه. احسنت مونا جان:-))
فقط یه چیزی، اون نوار سبز با چهار تا مربع که داخلش نقطه های سفیده، سمت راست، نقطه های قرمزش رو نذاشتی.
شاد باشی :rose:
17 شهریور 1392 در 06:39
سلامممم
روز تو هم مبارك عزيزمممم:)
ممنونم هوران
آره 🙁 ديدمش ! اما وقتي كه وسايلمو جمع كردم و ديگه برام مقدور نبود درستش كنم متاسفانه
ممنون از توجه دقيقت :inlove:
16 شهریور 1392 در 20:38
خداوند لبخند زد
دختر آفریده شد!
لبخند خدا؛
روزت مبارک
17 شهریور 1392 در 06:39
ممنونم ددي:)
16 شهریور 1392 در 21:07
مونا عزیزم!
روزت مبارک :-* :-* :inlove:
وای چه نقاشی قشنگیه این!
بابا با استعداد 😛 :-*
باید یه دوره بیام پیشت کلاس!
خیلی خوبه و اینکه مطمئن باش فروش میره نقاشی هات…! بعــــــــــــــــله :-* :inlove: :inlove: :inlove:
17 شهریور 1392 در 06:41
روز تو مبارك نونا:) :-* :kissed: عزيزم من بايد بيام پيشت تمرين چهره:)
انشاالله فروش بره 😀
19 شهریور 1392 در 06:50
مونا سلام. من وبلاگ نسیم را دارم فقط وبلاگ تو مشکل داره 🙁
27 شهریور 1392 در 16:16
سلام عزیزم
نمیدونم والا چی شده
19 شهریور 1392 در 13:05
سلام مونای گلم
روزت مبارک البته با ی کمی تاخیر
نقاشی ت خیلی قشنگه
شبایی که ماه نمیاد
تو میشی مال آسمون
ماه تموم قصه ها
تویی مونای مهربون
گلای حوض نقاشی ت
مثل پریا بال دارن
پروانه های آرزو
ی عالمه سوال دارن
اگه منم خواب بکنی
میام به شعر چشم تو
میگم مونای ناز من
میخوای بشم طلسم تو
…..
:-*
27 شهریور 1392 در 16:19
سلام سهیلا خانم مهربون
وای شعر زیایی خیلی ازتون ممنونم:)
19 شهریور 1392 در 13:22
بابا هنرمند,نگفته بودی نقاش هم هستی,خیلی قشنگ شده,ایشالا ادامه بده,یه نمایشگاه بزن بییایم ببینیم
27 شهریور 1392 در 16:19
:-* :inlove: به پا شما که نمی رسیم خدایی
20 شهریور 1392 در 18:35
سلام بر مونا
نقاشی تون فوق العاده زیباست.
ما در دوران مدرسه همیشه کمترین نمره مون مربوط به درس نقاشی بود.
دست نیستی رویم نزاریدا. چون ریاضی ام همیشه بیست بود.
خدا همه ی استعداد ها رو یک جا به یه نفر نمی ده. اینطور نیست؟
27 شهریور 1392 در 16:20
سلام علیکم
خدا به من همه ی استعدادها رو یه جا داده جناب کاوسی :laugh:
21 شهریور 1392 در 14:10
سلام مونایی
اون کامنت خصوصی بی اسم و معرفی برنامه تی وی….من بودم.
تونستی ببینی؟
27 شهریور 1392 در 16:23
سلام حوریه
نه متاسفانه نت در دسترس نداشتم 🙁 و پیامت رو ندیدم..
23 شهریور 1392 در 19:02
واقعا عالی ه…ای بابا ادم افسردگی میگیره با این همه هنرمند.سوسن جون برای دق دادنم با اون بافتاش کم بود تو هم که مونا جوناینکاره ایه.مناسب بدی من مشتریشم .ایده میدم برام بکسی…خیلی خوشگله
27 شهریور 1392 در 16:25
عزیزم :-*
در خدمتیم جانم 😀
24 شهریور 1392 در 23:08
آقا ديگه من دارم مطمين ميشم که يه داستاني هست! بيا بگو چي شده انقدر من رو عذاب نده دختر!!!!
Lean on me, when you’re not strong ”
And I’ll be your friend
I’ll help you carry on
For it won’t be long
Till I’m gonna need
Somebody to lean on
…
Please swallow your pride
If I have things
You need to borrow
For no one can fill
Those of your needs
That you won’t let show
…
If there is a load
You have to bear
That you can’t carry
I’m right up the road
I’ll share your load
If you just call me”
Bill Withers – Lean On Me
27 شهریور 1392 در 16:26
ببخشید یه مدت به خاطر مسافرت نت در دسترسم نبود
24 شهریور 1392 در 23:17
به به، چه نقاشی خوشگلی. کارت درستهها. بزنم به تخته.
فقط اینکه ما چیکار کنیم شما دخترا دست از این رنگ صورتی بردارید؟ آخه بال اون رنگی میشه؟ اونم بال مردونه. :laugh:
27 شهریور 1392 در 16:27
اگر مردا به حرف زنا گوش بدن بالاشون همین رنگی میشه :laugh:
24 شهریور 1392 در 23:20
راستی ساعت سیستم وبلاگ هم مشکل داره. یه ساعتش رو جلو نکشیدن.
الان حدود بیست دقیقه بامداد بیست و پنجم شهریور ماه است.
27 شهریور 1392 در 16:28
اوهوم
کار رو باید به کاردان سپرد 😀
25 شهریور 1392 در 03:50
سلام مونا جونم….چطوری؟ 🙂
مونا بالاخره انتخاب واحد کردم… :laugh: فقط هیچ درسی نبود بگیرم…مجبور شدم 5 تا درس عمومی بردارم :-/
27 شهریور 1392 در 16:29
سلام عزیزم
مبارک
لیمی من پیراپزشکی بودم اصلا واحدها اختیاری نبود اختصاصی ها همه اجباری بود با مدیر گروهتون صحبت کردی ؟؟ بهت لیست مبدن همونا رو باید هر ترم انتخاب کنی
25 شهریور 1392 در 09:45
سکوت ساحل واقعا زیباست و سکوت زمانیکه یه نوای زیبا به گوش میرسه و همه ی وجود آدم رو در بر میگیره …
سکوت؛ در آن می توان شکفت، شکست، خندید، بارید، ترسید، شنید. در او می توان نشست و هیچ نگفت و تنها در
سکوت است که می توان فاصله ها را با گوهر خیال، پیوند داد .
27 شهریور 1392 در 16:30
:rose:
26 شهریور 1392 در 06:22
وااای مونا این نقاشی خیلی قشنگه .. خیلی عالیه ..آفرین به تو هنرمند .. خیلی زیباست .. واقعا لذت بردم .. مگر رشته گرافیک یا هنری بودی شما این قدر خوب از گواش استفاده میکنی؟
روز میلاد بانو معصومه سلام الله علیه مبارک .. روز میلاد برادر بزرگوارش اقا امام رضا علیه اسلام مبارک
روز دختر مبارک :*
بازم وبلاگم خراب شده ها !:( 😥
27 شهریور 1392 در 16:31
نه گرافیک نخوندم اما راهنمایی و دبیرستان زنگ هنر معمولا با گواش کار می کردیم و من خیلی علاقه مند بودم
ممنونم همچنین بر شما
مگر شماره تلفن آقای رسته رو نداری؟