این 100 نفر


بعضی از حرفها رو نمیشه تو رساله گفت..نمیشه تو دفاع گفت..چون علمی نیست و فقط قلب و حس میفهمتش..
اما خب این پروژه برای من به اندازه یه دنیا تجربه داشت، یه عالمه آدم جدید یه عالمه دوست..صد تا نخاعی که با من همکاری کردن..صدتا..کم نیست! ..از راه دور بدون اینکه بشناسموشون، داشتم مادر مهربونی که خودشون نخاعی بودنو دست تنها، اما رفتن تو انجمن کوچک شهرشون و از دوستای دیگه شون دعوت کردن که منو همراهی کنن :heart: ..داشتم پسر جوون نخاعی که دوستای نخاعیشو که اینترنت هم نداشتن به هوای پر کردن پرسشنامه شام دعوت می کرد خونه ش..داشتم برادری رو که به خاطر برادر نخاعیش همه عمرشو گذاشته بود واسه تحقیق در مورد نخاعی ها و به من هم خیلی کمک کرد..داشتم همکلاسی دوره کارشناسیم که رفت تو ورزشگاههای نخاعیها، بهشون پرسشنامه هامو داد تا پر کنن. :soccer: .از انجمن ها و افراد تحصیلکرده ی نخاعی از روستاهای دور..حتی زندگی دختر روستایی رو شنیده بودم که گاو کمرشو شاخ زده بود و نخاعی شده بود و چقدر دلم خواست دستهای مهربونش رو فشار بدم…یا خانم قالیبافی که شاید بگم که تو 50 نفر اولی که وارد کردم تنها نخاعی شاغل بود.. حتی داشتم کسی رو که وقتی تلفنی باهاشون تماس گرفتم گفتم چه جالب..باز هم فلان شهر..بعد گفتن که مگر کسی دیگه هم بوده قبلا ؟ گفتم بله یه دو نفر بوده که آدمهای فرهیخته ایی هم بودن گفت: ببخشید میشه بپرسم خانم بودن یا آقا..گفتم آقا..گفت: من در شرف ازدواجم اگر خانمی با معلولیت از تو شهرم بشناسین بی زحمت معرفی کنید..و من گفتم حتما..و قرار شد بعد از دفاع بیفتم دنبال یک خانم خوشبخت تو شهر مذکور بلکه گره این جوون هم باز شه.. :evilgrin:
چقدر جانباز..چقدر پدرهای جبهه، چقدر مهربونی.. :heart:
داشتم جانباز مهربونی که با ذوق عکس تک فرزند تک دخترش رو در آغوشش برام فرستاد :inlove: و من دیدم، دیدم که جانبازها خیلی روحیه ی متفاوتی از باقی نخاعی ها دارن..
داشتم جانباز دکتری رو که وقتی پرسشنامه شونو تحویل میدادن ازم قول گرفتن خبر قبولی پی اچ دیمو حتما بهشون بدم تا شادشون کنم و………..

شاید نزدیک دویست تماس تلفنی و هزارتا پیامک و هزارتا پیام از وایبر و واتس آپ و …تا تونستم این جمع صد نفره رو از جای جای ایران پیدا کنم، خیلی مشکل بود خصوصا در مورد نخاعی های تتراپلژی (فلج 4 اندام)..چونکه حتمی می خواستم خود فرد پرسشنامه رو پر کنه تا صادقانه و محرمانه بودن محتوایی که به من اعلام می کنه تضمین بشه..داشتم کسی رو که اصرار می کردو می گفت من می گم مادرم پر می کنه و من اون لحظه قلبم داشت کنده می شد از این همه اشتیاقی که داشت اما مجبور به حذفش از لیست شدم..چون خودم نخاعیم کامل می تونستم درک کنم افرادو که هست چیزهایی ریز عاطفی و احساسی که حتی نزدیک ترینمون هم نمی خوایم بدونه و شاید اینجوری فرد مجبور می شد خودش رو برای دل مادر غیرواقعی و متفاوت از اونچه که بود نشون بده..

و خیلی های دیگه..که زبونم قاصره چونکه به حدی بی بها و بی بهانه مهربونی کردن که در مقابلشون نمیشه حرفی زد نمی شه چیزی گفت فقط باید خدا رو شکر کرد بابت این همه شعورو درک و همیاری و مهربونی

از همه تون ممنونم.. و خدا رو شکر

0
0

۲۱ دیدگاه برای “این 100 نفر”

  1. سارا.ص Says:

    مونای عزیزم ..
    عمیقا و با تمام وجود تحسینت می کنم و روشن ترین و زیباترین سرنوشت ها رو برات از خدای بزرگ طلب می کنم..می بوسمت :heart: :rose: :heart: :rose: :heart: :rose:

  2. mona Says:

    ممنونم سارای عزیز
    انشاالله…همچنین برای شما 🙂 :*

  3. موون Says:

    منم درك ميكنم
    همه احساسه تو
    كه هست چيزايي ريز در قلبه تو ..

    “من اون لحظه قلبم داشت کنده می شد از این همه اشتیاقی که داشت اما مجبور به حذفش از لیست شدم..چون خودم نخاعیم کامل می تونستم درک کنم افرادو که هست چیزهایی ریز عاطفی و احساسی که حتی نزدیک ترینمون هم نمی خوایم بدونه و شاید اینجوری فرد مجبور می شد خودش رو برای دل مادر غیرواقعی و متفاوت از اونچه که بود نشون بده..”

    :rose:

  4. mona Says:

    :rose: :rose: :rose: :rose:
    چه شبیه یه آشنا بود
    یه آشنا کجایی؟

  5. سهیلا Says:

    مونای عزیزم
    تو اقیانوسی از زندگی هستی
    اقیانوسی آرامتر از
    اقیانوس آرام

  6. mona Says:

    سهیلا خانمممم:*
    ممنون

  7. خانومه خونه Says:

    واقعا از ته دلم برات خوشحالم.حقت بوده عزیزم .نتیجه تلاش وخوبی خودته

  8. New Guy Says:

    حالا تو هی بیا از ابعاد و اندازه های این پایان نامه ات و اینکه چقدر خوبه و اینها بگو، هی ما کنجکاوتر بشیم بعد هی ما رو بذار تو انتظار بعد ما هی حرص بخوریم بعد تو هی حرص ما رو دربیار بعد ما باز هی حرص بخوریم بعد تو هی…. دِ بده اون پایان نامه رو بخونیم اعصاب مصاب واسمون نذاشتییییییییی!
    آقا یه پیشنهاد!
    یه سایت راه بنداز جهت سامان دهی به وضع تأهل جوانان با شرایط خاص. فرصتی باشه واسه اینکه بچه ها بیشتر با هم آشنا شن و بتونن ارتباطشون رو در قالب ازدواج تکمیل کنن. بعد تو مگه الآن مشاور نیستی؟ (البته من تا اون پایان نامه ات رو نخونم این مطلب رو به رسمیت نمیشناسماااا!) یه گوشه از اون سایت هم به عنوان مشاور ازدواج با شرایط خاص دست میگیری و اصلا این قضیه رو با دیدی آسیب شناسانه بررسی میکنی. میدونم کار بزرگیه و دردسرهای خاص خودش رو داره ولی…
    بزرگ می اندیشم
    بزرگ عمل میکنم
    و بزرگ خواهم بود

  9. mona Says:

    واقعا انتظار داری پایان نامه ام رو بذارم اینجا؟ امکانش نیست هنوز مراحل اداری و چاپش هم نگذرونده و در واقع به نامم ثبت نهایی نشده

    ولی عنوان پژوهشم : بررسی رابطه ی بین بهزیستی معنوی {ارتباط با خود، ارتباط با دیگران، ارتباط با طبیعت و ارتباط با خداوند} و دعا { دعای تشریفاتی، دعای تقاضایی، دعای محاوره ایی و دعای تفکری} با درد، افسردگی و کیفیت زندگی در افراد ضایعه نخاعی
    🙂

    ولی بحث هایی تدارک می دم که در موردش صحبت کنیم و نظراتتون رو بشنوم:) ولی واقعا الان خسته ام حس علمی صحبت کردن نیست
    در مورد سایت هم خیلی قبول ندارم ازدواج اینجوری رو 🙁
    ولی روی مشاوره ازدواج با شرایط خاص واقعا باید تحقیق و بررسی انجام بدم به نظر چیز جالب و خوبی میاد، مچکرم از پیشنهادت

  10. New Guy Says:

    عنوانش که خیلی خوبه، مطمیناً باید مطلب پر محتوا و خوندنی باشه. من تیرم رو میندازم حالا دیدی یهو گرفت و یجوری شد که من پایانامه ات رو خوندم! ولی خوب از این حرکتی رو که گفتی خیلی خوشم اومد، تیکه تیکه بحث راه بنداز چند وقته حرف علمی نزدیم!!!!
    در رابطه با پیشنهاد هم مهم نیست که دقیقا همون کار رو انجام بدی، مهم اینه که یه کاری انجام بدی!

  11. mona Says:

    ممنون مطلب زیاده
    تنها راه خوندن پایان نامه ام مراجعه به کتابخونه اونم بعد از چاپشه 🙂

    چشم 😐

  12. بید مجنون Says:

    مونا جون
    تو هم که مارو گذاشیت توی خماری!!
    بیا بگو موضوت چی بوده؟
    چند شدی؟
    و از این حرفا…!!

  13. mona Says:

    موضوعم رو تو کامنت بالایی گذاشتم حوریه

    نمره بدون مقاله اکسپت شده 19/21 (60 صدم واسه خاطره اینکه اکسپت مقاله نگرفتم کسر شده)

    :* انشاالله موفق باشی
    واسه اون موضوع خصوصی هم خوشحال شدم بسیار و تبریک می گم..خدا رو شکر …خدا رو صد هزار مرتبه شکر

  14. ماجراهای زندگی من و سید علی ... Says:

    سلام مونای تحسین برانگیزم
    پستهات همیشه یه حال خوبی دارن … یه صداقت قشنگ …
    ممنونم که می نویسی …
    عزیزم ما هم منتظر خبرهای دکتراییم ها :inlove:

  15. mona Says:

    عزیزممم
    سلام
    ممنونم 🙂
    انشاالله همه چیزهای خوب هم برای شما..

  16. ددی Says:

    داشتم جانباز دکتری رو که وقتی پرسشنامه شونو تحویل میدادن ازم قول گرفتن خبر قبولی پی اچ دیمو حتما بهشون بدم تا شادشون کنم و………..
    .
    .
    .
    خیلی بهم چسبیددددد :-))

  17. mona Says:

    🙂 🙂
    به من هم نیز

  18. نازی Says:

    ماشالله به این تلاش ،آفرین . :yes: :yes:

  19. mona Says:

    ممنون نازی جون:*

  20. همسر سید علی Says:

    مونای عزیزم
    تو واقعا ستودنی هستی …
    واقعا تحسین برانگیزی …
    هر وقت میام وبت پر از حس خوب می شم …. واقعا وبت انرژی فوق العاده رو به آدم میده

  21. mona Says:

    همیشه پر از حس خوب باشی عزیزم..

دیدگاهی بنویسید