سفرنامه آلمان1

شاید بهتره بگم شروع سفرم به آلمان از یه تصمیم جدی شروع شد. روزی که به قطعیت رسیدم میتونم بدون کمک کسی و تنهایی برم و میتونم مدتی رو جایی غیر از خونه ی خودمون (که هم شرایط تقریبا مهياست هم اینکه عادت دارم به همه چیش و هم خب خانواده م کنارَمَن و حمایتشونو همه جوره دارم و در صورت نیاز راحت میتونم ازشون تقاضای کمک کنم ) بمونم و روزی که اعتماد به خودم و تواناییم تا حد قابل قبولی شد در واقع سفرم آغاز شد..
اون روز پیام دادم به یکی از بستگان درجه یکم (عمه) در آلمان که من میخوام برم پاسپورتم رو بگیرم به قصد اومدن پیش شما..خیلی خوشحال شد از این تصمیمم و بلافاصله با من تماس گرفت..وقتی رو تعیین کردیم که حسابی در مورد مشکلات و موانعی که ممکن سر راهم باشه صحبت کنیم.. بچه هاش از خوشحالی و رویابافی هاشون برای اومدن من گفتن..دخترش رفت تو فکر چیدمان خونه و تعیین اتاق خواب من و قشنگی و راحتی شرایط خوابم و پسرش رفت تو فکر پله ها و شرایط حموم و دستشویی و …برای من..
با رویابافی و توجه بچه ها تقریبا دستم اومد که شرایط خونه شون چه جوریه..از عمه جانم خواهش کردم از جاهایی توی خونه شون که ممکن بر من به خاطر شرایطم سخت بگذره عکس بگیره..اولین و مهمترین جا، دستشویی و حموم بود و اینچنین بود که عمه جانم برای اولین بار و آخرین بار مجبور به عکس برداری و ارسال عکس از تمام زوایای دستشویی خونشون شد 😀
سبک خونه شبیه ویلاهای شمال، طبقه ی همکف سالن پذیرایی و آشپزخونه و حموم و دستشویی بود و اتاق خوابها و یک حموم و دستشویی دیگه با بالا رفتن از پله های چوبی و مارپیچ در طبقه ی دوم خونه قرار داشت..با این حساب باید در یه مکان عمومی اتراق میکردم! سالن پذیرایی!! و اين براي مني كه لباس پوشيدن و در اوردن وقت گيره و اغلب نياز به دراز كشيدن دارم مشكل بود
از طرفي ورودی خونه یه سکو ده پونزده سانتى میخورد و خب برای رفت و آمدم خصوصا اگر تنهایی میخواستم بیرون برم با مشکل مواجه بودم از يه طرف ديگه سیستم دستشویی هاشون کاملا خشکه یعنی کف حموم و دستشویی نه تنها راه آب ندارن! بلکه یه فرش پهنه! برای حموم، وانی کوچک در ارتفاعی سی سانتی از زمین قرار داشت یعنی برای از زمین به وان رفتن ارتفاع بلند بود و برای از ویلچر به وان رفتن ارتفاع کوتاه بود!..پس نه ميشد روي ويلچر حمام كرد به خاطر فرش و نبود راه آب و نه ميشد رفت تو وان!!!! بعد از بررسى خونشون خواستم كه قبل از فرستادن دعوتنامه بهم اجازه بده كه فكر كنم و تصميم نهايي رو بگيرم آخه به نظرم ميومد كه با اين حموم و دستشويى غيرممكن كه بتونم مستقل و راحت و بدون درست كردن دردسر براي ديگران از پس كارام بر بيام.. اين شد كه فكر رفتن از اطمينان به ترديد تبديل شد..


* يه وقتايى آلمان؛ سرزمين مناسب سازي براى معلولين هم آره!! در واقع تو مو ميبيني و من پيچش مو!
** ترديد خر است..والسلام

0
0
برچسب‌ها: ,

۱۱ دیدگاه برای “سفرنامه آلمان1”

  1. الهام Says:

    من بت افتخار مي كنم
    خيلي

  2. مونا Says:

    :inlove:
    ممنونم الهام عزیزم..نظر لطفته

  3. قلم بانو Says:

    سلام…
    آفرین… تو می تونی. می تونی…
    البته واقعا اولش فکر کردم رفتی هتل، گفتم چه قدرت ریسکی پیدا کردی که تک و تنها رفتی یه کشور غریبه. الان که گفتی عمه ات اونجاست، خوشحال شدم که حواست هست که یهو همچین ریسک خطرناکی نکردی که تک و تنها بری یه کشور غریبه… 🙂

    به هر حال خیلی برات خوشحالم مونا.
    خوشحالم از لاک تنهایی بیرون اومدی و با ویلچرت اینقدر دوست شدی، هر چند هنوز من ازخوب شدنت ناامید نیستم و هر وقت یادت می افتم، دعات می کنم.
    بوس
    بوس بوس
    (به نظرم امید داشتن و امیدوار شدن نسبت به بهبود شرایط، منافات نداره که آدم با شرایط فعلی کنار بیاد و بتونه اوضاع فعلی را بهتر کند…)

    برات کلی آرزوی خوب می کنم… الان دلم می خواست بغلت کنم

  4. مونا Says:

    سلام قلم بانو جانم
    سفر بعدی ایشاالله هتل
    راستش خیلیییی امنه مخصوصا اگر با ویزای توریستی بری هواتو خیلی دارن به عنوان مهمان
    ممنون عزیز دلم امیدوارم خودتم تجربه کنی 🙂

    آره دقیقا..فقط این تلاش برای بهبود شرایط فراز و نشیب های زیادی داره..
    منم برات کلی آرزوی خوب دارم
    بغل بوس 🙂

  5. علی امین زاده Says:

    خیلی خوشحالم
    راستی، به جای من به موزه هاش هم سر بزنید. به خصوص اگه از جنگ جهانی دوم چیزی دارن!

  6. مونا Says:

    ممنونم
    موزه نرفتم اما کاخ پادشاهی رفتم اونم یه جورایی مثه موزه بود 😀
    امیدوارم خودتون برین و تجربه کنید

  7. علی امین زاده Says:

    چشم دل با زکن که آن بینی
    http://www.pocket-encyclopedia.com/?p=1621
    ready up و منتظر حضور سبزتان

  8. سیاوش صیاف Says:

    درودها وزنده باشید

  9. mona Says:

    ممنونم
    سلامت باشین

  10. ددی Says:

    تردید خر بودددددد 😀 😀 😀
    والسلام

  11. مونا Says:

    😀 😀 بله بله

دیدگاهی بنویسید