نادونی!

یه چند وقته دارم از نادونی و خنگی خودم هی تند تند بد شانسی میارم…
نمی دونم چرا اینجوری شدم …
قرآنِ موبایلمو خیلی دوسش دارم اوایل دوران دانشجوییمون همکلاسیم “شوکت” برام بلوتوث اش کرده بود میگفت گوشی من نمی خونتش اما به همه دادم دیگه هر کی و شانسش…شانس من خوب بود واسم کار کرد… زیرنویس فارسی با تفسیر روان و هوارتا ویژگی خوب دیگه داره …هزارتا خاطره دارم باش وقتی میخونمش بعضی از روزها و خاطره های دانشگاهی و حتی روزایی که خوب یا بد بود برام میومد جلو چشمام یه حسی خاصی بود برام… 4 ساله …اما امروز دستام خیس بود و گوشیمو گرفته بودم دستم که یهو دیدم گوشی قاطی کرده ! میخواستم جواب اس ام اس بدم دیدم اووو اصلا تایپش خراب شده رفته و شماره هاش قاطی کرده رفتم تک تک برنامه ها رو چک کردم که ببینم بقیه چیزا درستن یا نه که دیدم قرآنم خراب شده و کار نمی کنه ! خیلی ناراحت شدم…خیلی
کاش بتونم دوباره نرم افزارشو گیر بیارم…

اشتباهاتم زیاد شده …
کلی برای تابستونم برنامه ریختم ولی فعلا تو این دورزی که گذشت شدیدا خنگ زدم…و بعدش غم و غصه ی نادونی…بدتر از اون اینه که خیلی تو گذشته میمونم به حدی که از حال و آینده غافل میشم…

جواب سوال های زیر تو دیدگاههاش گذاشتم حتما بخونین..

0
0

۱۰ دیدگاه برای “نادونی!”

  1. الی Says:

    اسم نرم افزار می دونی چیه؟
    اگه بدونی من می تونم از زیر سنگ هم شده پیداش کنم
    کارم اینه کلا
    پیدا کردن چیزای پنهون!

    ___________
    مونا :
    الی کجت جون درست شد
    اما اسم نرم افزارش پارس آسان افزارِ
    ممنون

  2. kiana Says:

    مونا جان در مورد موبایلت که خیس شده اونو ۲۴ ساعت بگذار توی یک سطل برنج خشک
    میتونی یک کاسه پر کنی برنج و گوشیتو بزاری توش مطمئن باش درست میشه
    ___________
    مونا:
    ممنون از راهنماییت کیانا جان
    این جریان برنج و موبایل واقعا چه جوریاست آخه یکی دیگه هم بهم این پیشنهاد داد
    خدا رو شکر درست شد …

  3. مریم Says:

    سلام مونای عزیزم
    اکثر مطالب وبتو خوندم .دوستای خوی داشتی تو دانشگاه واقعا قدرشونو بدون..میتونم رشته تو بپرسم؟

  4. مریم Says:

    میدونی مونا جون چرا میگم قدر دوستا تو بدونی؟
    من خودم رشته شیمی خوندم تو یه دانشگاه بزرگ .رشته شیمی هم که شاید بدونی یه رشته آزمایشگاهی.درسته من معلولیت از ناحیه پا دارم ولی خودم بعد از ورود به آزمایشگاه تموم کارهامو خداروشکر میتونستم انجام بدم فقط دستم به ظرفهای مواد که بالا بود نمیرسید که اونم متصدی آزمایشگاه یا یکی از دوستام میذاشت پایین .ولی باورت میشه سر هم گروهی شدن ازم فرار میکردن !نمیدونم چرا بعضی ها همه چیو تو داشن 2پا میدیدن.این ترمهای آخر دیگه عادت کرده بودم میرفتم به استادامون میگفتم بذارید تو گروه تک نفر باشم(آدما خیلی با هم متفاوتند)یا وقتی قرار میشد جایی برن وقتی من نبودم میگفتن وبا ورود من حرفشونو قطع میکردن!درسته همه اینها گذشت وفقط ازش یه خاطره موند.وقتی رابطتو با دوستات میخونم کلی خوشحال میشم. درسته واسه خودم اینطور نبود ولی همین که میبینم با یکی که شرایط جسمانی مثل من داره ودوستاش تو دانشگاه –بیرون
    اینقدر قشنگ بودنشو حساب کردن میگم خداروشکر که هنوز انسانیت وجود داره!

    _______________

    مونا :
    مریم عزیزم ممنون
    تو در حسرت دوست خوب هستی و من قدر این همه دوست خوبی که اطرافم هست و نمی دونم
    به نظرم خودت هم باید بخوای که دوست خوب داشته باشی
    یعنی پایه باشی
    یادمه اون اوایل اصلا کار دوستام جور نمی شد برن اینو اونور اما از وقتی که من خواستمو باشون شدم هر جا خواستیم رفتیم یعنی هی بشون شوق رفتن و تفریح و اینا میدادم و بعد همه با هم میرفتیم…از خودشون میتونی بپرسی که واقعا اون اوایل چندتا سفر رو بدون من از دست دادن چون تنبلیشون می شد تعلل میکردند بعدش هم از دستش میدادن…اما وقتی منم عزم سفر کردم با گروه فکر کنم از دو هفته قبل تمام دانشگاه میفهمید که ما داریم میریم سفر چون من از شوق سفرم به همه میگفتم بعدش هم دیگه اصلا رومون نمی شد کنسل کنیم هر جور شده میرفتیم و از ته دل می خواستیم که بریم…خودت هم بخواه از دوستات وگرنه محاله که زمین بندازن محاله!یه جورایی گروه بشو و خوش بگذرون…مطمئنم جور میشه…چون منم قبلا ها همین احساساتو داشتم..
    در ضمن میتونی به دوستات علایقتو بگی و همچنین نظراتت
    ما اینقدر تو دانشگاه مسخره بازی در میووردم از ته دل با هم بودیم …خب تو هر دوستی یه ناراحتی هایی هم پیش میاد ما هم داشتیم…اونا هزار بار از من ناراحت شدن اذیتشون کردم منم گاهی ناراحت شدم اما گروه سر جاش بود همدیگه رو میبخشیدیم زود
    سعی کن تو یه چیزایی سریع ناراحت نشی و یا حداقل نشون ندی و بعد هم ببخشی از ته دلت…
    عزیزممممممممممممم…

  5. آیدا Says:

    مونا جان، تو نادونی؟
    نه فقط کمی فکرت درگیره. بزودی رفع میشه. مطمئن باش.

    ___________
    مونا :
    خیلی شرایطمون بد شده منم که خنگ میزنم این وسط…فقط خدا به دادم برسه…

  6. مينا Says:

    (…whisper…)
    (…whisper…)
    موناي عزيزم…خيلي اتفاقي با وبلاگ شما آشنا شدم. من مينا هستم.متولد سال 65 تهران زندگي مي كنم. سرگذشت زندگيت را كه خواندم…ديدم زندگي ما دونفر كمي به هم شبيه است…من ضايعه نخاعي ندارم. اما انحراف شديد ستون فقرات داشتم و دارم. از سن سه سالگي تا 10 سالگي بريس بستم و بعد از ده سالگي، جراحي شدم…توسط دكتر گنجويان، دو بار و حدود 6 ماه گچ داشتم و دوباره بريس تا سن 18 سالگي، خاطرات كوچكي كه از بيمارستان مهراد و اتاق عمل نوشته بودي، خاطرات مرا از پس ذهنم زنده كرد. و مي توانم بگويم كه تمام سختي ها آن را با گوشت و پوستم احساس كرده ام. برايت پيغام گذاشتم شايد بتوانيم دوستان مجازي خوبي براي هم بشويم. منتظر جوابت هستم. در ضمن من مي توانم راه بروم. اما قدم از تقريبا ده سالگي مه جراحي شدم ديگر بلندتر نشد.راستي من سال گذشته يعني شهريور89، ليسانس گرفتم از دانشگاه سوره، در رشته گرافيك…دوست عزيز بيصبرانه منتظر ايميلت هستم.

    ______________
    مونا :
    سلام مینای عزیز
    سلامت باشی انشالله
    پس تو میتونی بفهمی یکی با اون عمل اگه بعدش هم نتونه راه بره یعنی چی
    من 6 ماه با گچ خوابیدم فقط(تو ماه پنجم یه سفر هوایی با همین شرایط به شمال داشتم! فکر کن !)
    ممنون مینا…

  7. saman Says:

    سلام
    نادونی چیه.
    دور از جون.
    خب بعضی وقتاآدم حواسش نیست دیگه عب نداااااااااااره.
    مراقب خودت باش
    خدانگهدار
    _____________
    مونا :
    حواسم قاطیه!

  8. مهدی Says:

    سلام جواب سوالای مطلب قبلو همونجا دادم …
    حق داری خدایی منم چند وقت پیش کلی از عکسای یادگاری دو سه سال پیشو که روی ی دی وی دی ذخیره کرده بودمو اشتباهی پاک کردم و کلی ناراحت شدم اما کاری از دستم بر نمیومد دیگه .
    نمیدونم ینی من که زیاد سر در نمیارم اما حتما درست میشه ینی تو موبایل و کامپیوتر نشد نداریم مونا جون ناراحت نباش.

    ________
    مونا :
    خدا رو شکر درست شد اما واقعا اون موقع بش نیاز داشتم خیلی دلم گرفت…

  9. ساني Says:

    حتما توي اينترنت هست. اسمشو بدوني مي تونيم سرچ كنيم و پيدا كنيم
    اگه مدل گوشيت رو هم بگي ميشه پيدا كرد

    ___________
    مونا :
    رو به راه شد سانی ی ی ی

  10. ساني Says:

    خدا رو شكر كه گوشيت درست شد :*

دیدگاهی بنویسید