دلم ….

دلم گرفته
تو دلم گفتم كاشكى كسى من رو دوست داشت!
بعد سريع رشته ى افكارم رو بريدم
مى دونم خيلي ها من رو دوست دارن و منم خيلى ها رو دوست دارم
اما آدمى زاده ديگه!
دلش يه همصحبت مى خواد كه نيست
بعد فكر مى كنه كل دنيا دوستش ندارن!

دلم مى خواست همصحبتى داشتم و اول از همه با ذوق و شوق روزمره هامو براش مى گفتم..
براش از روياهامو و برنامه هام مى گفتم
از تلاش هام
نقاشى هام
از اينكه به وقت صبح زود كشون كشون و دست تنها و لباس پوشيدن و رفتن به سركار چى تو دلم مى گذره بگم…
دلم مى خواست …
ولى خب..
اين نيز مى گذرد..
روى هم رفته صبورى هامو دوست دارم حتى اگر آخرش تو نگاه زمينى من بشه هيچى به هيچى…

0
0

دیدگاهی بنویسید