جاى اينكه تكيه گاه و پناهم باشه… آوار ميشه روى سرم…
چقدر دلم تو اين روزاى تنهايى تكيه و پناه ميخواد..
كه تنش دستاش سرش بشه چترى بالاى سرم و منم محكم دستاش رو بگيرم و خوش ترين باشم تو آغوش امنش..
دل چيزهايى زيادى مى خواد.. بفهم كه يه بخش قشنگ زندگى نرسيدنه نداشتنه نشدنه دختر خوبم..
نوشته شده در سهشنبه 10 خرداد 1401 در 22:16 و در دستهی دستهبندی نشده.
میتوانید دیدگاههای این نوشته را پیگیری کنید با RSS 2.0 خوراک.
میتوانید دیدگاهتان را بنویسید٬ یا بازتاب بفرستید از سایت خودتان.