خدايا شكرت
ناخوش بودم اومد معاينه م كرد
دستمو كه گرفت هر چه حس خوب تو اين دنيا بود باريد به قلبم، گوشيش رو كه روش حك شده دكتر مهدى گذاشت رو قلبم و گفت قلبت هم كه منظم و عاليه… نبضمو گرفت گفت اينم كه عالى منظم و پُر من همينجور به انگشتاى تپل و ناخن هاى گردش نگاه مى كردم هنوزم عاشق بوسيدن سرانگشتاشم مثل بچگى هاش… بعد دو تا نبضمو همزمان گرفت… نبضت هم هماهنگن همه چى عالى
حقيقتاً تو اون لحظه تو اون معاينه قلبم نمى تونست منظم تر و خوشحال تر و پُر تر از اين بكوبه تو سينه م
خداى مهربونم، خدا خدا خدا جونم ازت ميخوام قلب همه منظم و خوشحال و پُر بكوبه با حفظ عزيزانشون در كنارشون
الهى آمين