بزرگمرد

چقدر آروم شدم با شما صحبت كردم پدر معنوى مهربون همه ى ما
خوشحالم كه تونستم حرفام رو به شما بگم
و خوشحال شدم كه شما گفتين: ممنون كه حرفاى دلت رو راحت به من گفتى دخترم
و خوشحال ترم كه بهم گفتين: دختر باوقار، مهربان و خانم

مثل وقتى كه آقاى مجرى از تلويزيون مى گفت بچه جون برو عقب چشماى خوشگلت خراب نشه، كلاه قرمزى طور سرم رو انداختم پايين از بغض خوشحالى و به خودم مى گفتم: يعنى با منه؟
_________
* دعاى من تا هميشه براى كسى كه من رو با شما آشنا كرد.
**به صبر بى انتها…سلام

0
0

دیدگاهی بنویسید