که روشن بشم

وقتى داشتم متن رو روان و با لهجه ى درست مى خوندم و معناش رو مى فهمیدم یه حس خوب داشتم، کلاسمون که تموم شد به این روزهایى که گذشت و زمانى رو که براى یاد گرفتن یه زبان جدید گذاشته بودم فکر مى کردم از ته دل یه حس رضایت داشتم؛ فقط فکرم درگیر شد که چقدر کارها مى تونم بکنم و چقدر علم ها مى تونم فرا بگیرم و چه هنرهایى رو مى تونم امتحان کنم اووووووه بینهایت و کاش وقت داشته باشم و بتونم خیلى چیزها رو تجربه کنم..

داشتم شبکه ها رو عوض مى کردم که با دیدن دستاى گِلى یه جوون که داشت خشت ها رو روى هم مى چید هیجان زده شدم؛ زوم کردم رو تلویزیون، و میخکوب شدم آخه تو دنیاى هنرى من هیچى به اندازه ى سفالگرى آرامشبخش نبوده یهو گفتم واااااى مادر اینو ببین، حالا جریان چى بود؟ چندتا جوون که فکر کنم معمارى مى خوندن رفته بودن روستاى اصفهک از توابع طبس خراسان جنوبى، همونجایى که سال ۵٧ زلزله اومده بود و داشتن تلاش مى کردن خونه ى خشتى و گِلى، مطابق با معمارى اصیل اون منطقه بسازن… فکر کننننن تمام چیزهایى که من دوست داشتم یکجا! خونه، خشت، گِل !! مات و مبهوت این هنر شدم خودم رو تصور کردم در حالى که وسط خونه ایستادم دارم گلوله هاى گِلى ورز داده شده رو مى مالم به خشت اول و بعد خشت ها رو همینجور میچینم روى هم به سمت بالا و داخل، تا که بالاى سرم طاق شکل بگیره و اون بالا جاى یک خشت رو خالى میذارم که شب هاى تنهایى؛ نور ماه بریزه تو خونه ى کوچک گِلى من..

__________
*یه خونه خشت و گِلى تو قلبم میسازى؟

11
0

۸ دیدگاه برای “که روشن بشم”

  1. مرضیه Says:

    سلام. میتونم بپرسم شما از ادمین وبلاگ منو و ام اس یعنی ویولت خبری دارین؟ یا مثلا ادرس اینستاشو دارین؟

  2. mona Says:

    سلام بله اینستاگرام داره ویولت و چون دیگه دستانش ضعیف شده و تایپ براش سخته فایل هاى صوتى تصویرى از خاطراتش میذاره اونجا باید برم نگاه کنم آى دیشون رو، اما فیلتر شکن ندارم الان 🙁

  3. مرضیه Says:

    داستانتون و بخشی از خاطراتتون رو خوندم
    و چقدر بهتون افتخار کردم
    واقعا شاید اگر من جای شما بودم تا الان بارها و بارها کم اورده بودم.
    با خاطراتتون بغض کردم. گریه کردم. خندیدم.
    و واقعا فهمیدم آدنی چقدر میتونه توانا باشه .
    ممنون بابت ثبت خاطراتتون

  4. mona Says:

    ممنونم مرضیه جان
    الهى همیشه لبتون به لبخند و زیر سایه ى خداى مهربون روزهاتون آروم باشه

  5. مرضیه Says:

    احیانا شما اینستاگرام هم دارین؟

  6. mona Says:

    بله عزیزم
    monamaz1367

  7. حاج خانوم Says:

    سلام
    واقعا خوشحالم کامنت وبلاگت باز شدا.
    خونه خشتی و گلی
    میشه منو هم تو خونه‌ات دعوت کنی…
    البته ترجیح میدم به جای اون خشت خالی بالای طاق، یه حیاط خوب داشته باشه که شبایی که هوا خوبه، برم تو حیاط یا پشت بوم بخوابم

  8. mona Says:

    سلاااااام
    ممنون خودمم خیلى خوشحالم دلم براتون تنگ شده بود
    البته هنوزم مشکل داره و در حال تعمیرن
    مثلا ریپلاى نمى شه پیامت 🙂
    خونه ى خودتونههههههه خوش اومدین صفا اوردین
    واى اون که خیلى عالى میشه حیاط و پشت بوم
    دونه دونه ستاره ها رو بشمرى 🙂

دیدگاهی بنویسید