خانه ی ما

هی برای خودم توی خیال خانه می سازم..خانه ای که اول از همه پله نداشته باشد، سکو و بلندی هم نداشته باشد تا خیالم راحت باشد که خودم بروم و بیایم بروم توی حیاطش آب پاشی کنم بعد پر از گلدان سُفالی کوچک باشد توی حیاط پر از کاکتوس پر از یاس پر از شب بو..پر باشد از آن محبوبه شب ها و و دیوارش پوشیده باشد از پیچک، سبز ِ سبز باشد و لنگ دراز، پر باشد از زندگی .. دیوارهای خانه همه سفید باشد مثل یک آسمان صاف که وقتی نگاهش کنی پشته پشته های ابر را تویش ببینی ..و بعد یک نفس عمیق بکشی تا دلت سفید شود، تازه شود هر روز هر روز..همه چی پایین باشد مثل وسایل آشپزخانه اش تا آشپزی کنم کیک شکلاتی با لایه های آناناسی درست کنم…تا ظرفها را یکی یکی خودم بچینم توی قفسه ..تا…
چند روز پیش ها مهدی گفت بیا با هم خانه بسازیم من به دوستانم گفته ام خانه ی کاردستی من اول است چون خواهرم اول است خواهرم کمکم می کند برای ساخت خانه ی کوچکم ..گفت : بزن قدش!! زدم قدش..بعد دوباره یاد خانه ی خیالی خودم افتادم یاد محبوبه شب ها..یاد کیک شکلاتی با لایه های آناناسی اش..یاد ویلچر و پله و سکو و بلندی
با دستهای مهربانش و با ذوق که مقوا را میبرید دلم همت و اشتیاق اش را تحسین کرد دلم تلاشش را خواست و دلم خانه خواست..
خانه که درست شد برد به همه نشان داد..گفت نگاه کنید اهالی خانه این خانه ی من و موناست..بابا در نگاه اول گفت خانه اتان مشکل دارد این سقف اش کامل درب وردی را نپوشانده است باران که بیاید می آید توی خانه اتان..راست می گفت بابا..بابا فکرش کجا بود..پیش باران …پیش آفتاب …پیش آینده ی خانه امان…پیش سختی هایش…فراز و نشیب هایش..راست می گفت بابا..باران که بیاید مستقیم می آمد توی خانه امان…
مهدی گفت این خانه مقوایی ست کاردستی است…باران ندارد..آفتاب ندارد..خانه امان عیب و ایرادی ندارد…خانه امان اول است…خواهر من اول است…بزن قدش…

______________
*یاد این مَثَل افتادم :” تو مو می بینی و من پیچش مو” …بابا را می گویم!

*مادرانه: “می گویند دعای مادر اگر پُشت سرت باشد٬
به جاهای خوب می رسی!
به جاهای خیلی خوووب…”
مادر دعایم کن در این شبهای پر از بغض..یا فاطمه (س)
(حسینیه ی دل)

**دوستان پیغام خصوصی وبلاگ مشکل داره و مطالب خصوصی شما رو عمومی نشون میده لطفا پیغام خصوصی نگذارید..

0
0

۲۰ دیدگاه برای “خانه ی ما”

  1. ياور Says:

    (…نظر خصوصی…)
    كاردستي بيست.

    اينجا را هم ببين:
    http://mscenter.ir/Thread-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B6-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%8A-%D9%87%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%85%D9%8A%D9%86-%D9%87%D8%A7?page=1
    خدايا ما را به وظايفمان آشنا كن. يعني خادمي حضرتش.

    ___________
    مونا :
    خب اون دیگه به قوه ی تعقل آدما بر میگرده …نه ؟

  2. sani Says:

    mikhonamet Mona kamtar miresam comment bezaram
    shad bashi azizam
    _____________
    مونا :
    ممنون از همراهی همشیگیت با این کلمات شلخته ام سانی عزیز

  3. کاوسی Says:

    سلام بر مونا
    بالابر يك ريل سه متري دارد كه به سقف وصل مي شود. دستگاهي كه داخل ريل حركت افقي دارد تقريبا چيزي شبيه يك مكعب 40*40*20 هست. از داخل اين دستگاه تسمه ي محكمي بيرون امده كه حركت بالا و پايين را انجام مي دهد سر تسمه به شيئ قلاب شكلي وصل است كه به راحتي زير بغل و زير دو زانو قرار مي گيرد. با زدن كليد دستگاه فرد معلول را به راحتي از روي ويلچر بلند مي كند به مقدار دلخواه بالا مي برد. بعد شما با كمي هل دادن معلول را روي تخت هدايت مي كنيد و دوباره با زدن كليد فرد پايين امده و روي تخت استقرار پيدا مي كند.
    نصب ان در يك اتاق 3 در 3 هم امكان پذير است. و چون دستگاه به سقف وصل است هيچ جايي در كف زمين اشغال نمي كند.
    برای شما که دستاتون سالمه و می تونید به راحتی روی تخت بروید و روی ویلچر بیایید زیاد قابل استفاده نیست.
    کاش می تونستم در مورد مشکلی که عنوان کرده بودید یه جوری کمکتون کنم. حس شما چقدره؟ پاهاتون حس داره؟ کنترل دارید؟…

  4. بهمن Says:

    لایک لایک لایک…
    خیلی قشنگ و با احساس بود….
    ____________
    مونا :
    همه ی خونه ها توشون پر از احساس جاریست…

  5. بهمن Says:

    کامنت قبلیم ثبت شد آیا؟! تشویش
    __________
    مونا :
    شد!

  6. بهزاد Says:

    سلام!
    جدا خیلی قشنگ ساختینش!!!!!!
    چطوره بزنی تو کار طراحی ساختمان مونا!!!!!؟
    __________
    مونا :
    سلام
    یعنی از اون کلاه ایمنی ها بزنم برم توی دل خونه ها شهر …بعد هی طرح بدم و طرح بدمو طرح..؟

  7. مطلب Says:

    سلام
    چیز قشنگی ساختین.
    من هم که کم سن و سالتر بودم با گچ کاردستی هایی به اشکال مختلف مثل میزوصندلی درست می کردم می بردم مدرسه! چه کیفی می کردم.یه بار یه خونه ی کاهگلی درست کردم.(مثلاً نیم متر در نیم متر)در و پنجره واسش نصب کردم. یه مرغ داشتیم مریض بود(نمی دونم چه مریضی داشت ولی نمی تونست راه بره) مامانم گذاشته بود بیرون که بلکه گربه بخوردش از شرش خلاص شه.اونو بردم تو خوانه ام! از قرص هایی که دکتر واسه سرماخوردیگم داده بود به خوردش دادم! اتفاقاً خوب شد راه افتاد ولی کج راه می رفت نمی دونم چرا! خوب که شد از خونه بیرونش کردم بره پیش بقیه مرغها ولی موند زیر ماشین بابام مرد!خیلی حس بدی پیدا کردم.
    چند سال بعد خونه بزرگتر ساختم واسه خودم! سعی کردم مطابق با شرایطم درستش کنم.ولی فکر کنم آخرش مثل اون مرغ بشم .
    زندگی با ما چه می کنه…
    ________
    مونا:
    عزیزم
    چقدر خوب که به اون طفلکی پناه دادی…خونه دادی…حتما توی دلش کلی ذوق زده بوده
    تو هم نوی دلت برای خونه ت ذوق بزن…خوشحال باش..مثل مرغه…

  8. soha Says:

    دیگه خودمون فهمیدیم باید مواظب حرفامون باشیم و کلا اینجا حرف درِ گوشی نداریم:)
    _________
    مونا :
    ببخشید:(
    مدیریت سایت خیلی سرش شلوغه…خودمم نمی تونم درستش کنم…

  9. امیر Says:

    میدونی قبل از اینکه کار طراحی خوب باشه کار وصف کردنت عالیه

    ان شاالله پس از 120 سال تو بهشت همچین خانه ای داشته باشی

    _____________
    مونا :
    ممنون …دعام کنید لطفا

  10. بهزاد Says:

    سلام!!!!! آره چرا که نه!

    بزن تو کار طراحی و ساخت و ساز!!!!!

    ___________
    مونا :
    میگم همه کاره و هیچ کاره ام کسی باور نمی کنه!

  11. mosafer Says:

    یهو دیگه جواب نمیدی..عیب نداره..حتما اشکال از منه..خدانگهدار..ببخش دردل کردم..وقتت گرفتم..

    شاد باشی واسم دعا کن..لطفا لطفا
    ___________
    مونا :
    ا وا این چه استدلالیه ؟!
    یک در صد بذار بگو شاید مرده جوابمو نداده
    این سه چهار روز گذشته حالم خوب نبود واقعا…پا درد دارم!

  12. آشنايي با يك معلول قطع نخاع Says:

    سلام مونا خانم
    ممنون از لطفت
    کامفیل خیلی خوبه حتما در مواقع لازم ازش استفاده کن
    ایشالله بزودی خودت در بهترین خانه دنیا برای بچه هات همش بدوبدو کنی
    با آرزوي سلامتي براي شما
    با داشته‌های مثبت و نداشته‌های منفی باید شاد بود
    ____________
    مونا :
    ممنون از راهنمایی تون

  13. امیر Says:

    سلام مونا خانم چرا نیستین

    _________
    مونا :
    ببخشید دیر جواب دادم 🙁

  14. امیر Says:

    سلام چرا با موبایل؟
    ________
    مونا :
    یکم خسته ام این روزا به کامپیوتر نزدیک نمیشم …خیلی متاسف شدم بابت دوستتون…روحشان شاد

  15. مرضي جووووووووووووووون Says:

    چ حس قشنگي و چ قلم رواني [گل]

    حستو دوس دارم …….

    ____________
    مونا :
    چ مرضی جووووووووووووووووونی واواشو کم که نذاشتم ؟؟

  16. گل شب بو Says:

    سلاااااااااااام مونا جون جون…
    مرسی که اومدی عزیزم……..
    آره من خوندمش…اتفاقا شونصد بار خوندمش…منم فضاشو خیلی دوست دارم…:)
    چه خونه ی خوشگلی داری مونا…در آینده اگه این چنین خونه ای ساختی بگو من بیام پیشت مسئول آبیاری گل و گیاهات بشم…جدی میگم:دی
    ________
    مونا :
    تو سروری لمیای عزیزم

  17. ياران نگار Says:

    سلام به روزم ومنتظرتونم

  18. ریحانه Says:

    گفته بودم عاشق این همه روحیه و انرژی و خلاقیتت هستم؟
    گفته بودم همش حس میکنم خدا همیشه بخاطر وجود آدمهایی مثل تو واقعا به خودش و این چیزی که آفریده افتخار میکنه؟
    گفته بودم ازت بزرگترم اما در مقابل تو خیلی کم میارم؟
    آرزو میکنم خدا به اندازه این قلب پاک ومهربونت کمکت کنه
    ___________
    مونا :
    ریحانه..
    ممنون ریحانه

  19. golshan Says:

    ghoooooooooorbone dastao takhayole honarmandet :-*

    ___________
    مونا :
    گلی ..خیلی گلی

  20. ستاره Says:

    سلام
    خونه ی قشنگی ساختید ..ازش یه تصویر تو ذهنم نگه داشتم تا یه روزی بکار ببرم
    آرزو نمیکنم خونه ایی بی پله بسازی
    آرزوی دو پای رهرو و قوی برایت از خدا دارم تا روزی مثل جودی آبوت پله های خونه ات رو با سربلندی و شادی طی کنی

    ________
    مونا :
    آرزوت توی دلم نشست…خیلی
    ممنون ستاره

دیدگاهی بنویسید