اينجا رو مى گم
دوشنبه 1 خرداد 1402بالاخره وبلاگم برگشت. دفترچه يادداشت ١٤ سال از زندگى من.. كه هر وقت دلم گرفته بود و يا شاد بودم يا دلم مى خواست با كسى حرف بزنم اما گوشى و دلى براى شنيدن نداشتم، مى شد گوش و دل براى دلم..بدون اينكه بزنم به جاده خاكى و مزاحم كسى بشم.. با نوشتن تو دلش، مسيرم رو صبور و بى حاشيه ادامه دادم..
خوشحالم برگشتى دفترچه ى يادداشت مهربون و صبورم، با تو دلم آروم و افكارم مرتب مي شه و برنامه هام خوب پيش ميره
ماچ و بغللل سفت