مُردم از خوشحالى

ديروز مرخصى بودم و امروز كه رفتم سركار يه گلدون خوشگل و پر از احساس رو ميز اتاقم بود و هر كس ميومد تو اتاقم چشماش پر از نور ميشد از ديدنش
روش نوشته بود
با آرزوى موفقيت.. لمياء 🙂
كلا ما عاشق همين اما گمونم براى كارمند شدنم بود :evilgrin:
مى دونى تو اين روزاى سخت زندگيم اين گلدون از طرف خدا بود كه با دستاى مهربون لمياء بهم رسيده
خيلى دوستتون دارم خدا جون و لمياء مهربونم


_________
* دختردايى تراز :evilgrin:

0
0

دیدگاهی بنویسید