اولين سال توى زندگيم بود كه آرزو كردم طول عمر و زندگى رو
نكه سالها و روزهاى قبل آرزوى مرگ داشته باشم
هميشه يه چيزى بين مرگ و زندگى بود آرزوم يه سر در گمى عميق
ولى
دلم زنده بودن و زندگى ميخواد حالا زوده كه بميرم
يه حس اينطورى دارم
راضى هستم به رضايت تو خداوندا
نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1398 در 01:51 و در دستهی دستهبندی نشده.
میتوانید دیدگاههای این نوشته را پیگیری کنید با RSS 2.0 خوراک.
نمیتوانید دیدگاهی بنویسید، اما میتوانید بازتاب از سایت خودتان.