مورخ ١٤٠٠/٠٤/٠١ انگارى دوباره يه اميد اساسى بهم تزريق شد..
خداى مهربونم، دوستت دارم.. خيلى خيلى خيلى زياد، بينهايت..
———
چه تبى، چه دردى چه…
ولى خيلى خوشحال و اميدوارم
اميدوار به يه عالمه برنامه ى پيش روووو…
نوشته شده در پنجشنبه 3 تیر 1400 در 00:29 و در دستهی دستهبندی نشده.
میتوانید دیدگاههای این نوشته را پیگیری کنید با RSS 2.0 خوراک.
میتوانید دیدگاهتان را بنویسید٬ یا بازتاب بفرستید از سایت خودتان.