زهرا بافت

با یه خانمى آشنا شدم که دیستروفى دارن، با دو انگشت در دست راست و دو انگشت در دست چپ میل هاى بافتنى رو مى گیرن، به سختى و خیلى آروم چیزهاى مختلف میبافن

من که نمونه کاراش رو تو پیج اینستاگرام مى دیدم انگارى که لباسهایى که مى بافه مال این برندهاى معروف اروپاییه!!.. خدا وکیلى هر اثرش معجزه ست واقعاً کارهاش جزء معجزه چیزى نیست! براى خودم یه کلاه فرانسوى و یه شالگردن رینگى سفارش دادم… ازم پرسید چه جورى باشه؟ گفتم: نمى دونم! گفت: بهم اعتماد مى کنى که نقشه ى کارت رو ذهنى بزنم؟ گفتم: حتماً..

.

من با کلاه و شال گردن زیبام که همه ى صورتم جزء چشمهام رو پوشونده؛ تو خیابونهاى برفى قدم مى زنم و به معجزه ى دستهاى زهرا فکر مى کنم.. بعد یه لحظه رومو بر مى گردونم و خیابون برفى پشت سرم رو نگاه مى کنم و بعد دوباره به راهم ادامه مى دم….مى دونى اون نگاهم از بین کلاه و شالگردن زهرا بافتم، تا ابد به خاطرش مى مونه……..

___________
* امان از گریه هاى زیر باران

5
0

دیدگاهی بنویسید