چادر هنری
شنبه 9 اسفند 1393بالاخره اولین نمایشگاه هنری مون مون جون جمعه 8 اسفند برگزار شد
حالا یکی ندونه فکر می کنه یه سالن نورانی با یه عالمه چراغ مشبک که دور تا دور این سالن بزرگ رو دیوار تابلوهای نقاشی مونا جون با یه موسیقی آروم و آرامشبخش در حال رونمایی بوده، بعد خود نقاش بزرگ هم دم در ورودی وایساده و خوش آمد گویی می کنه و آثارش رو یکی یکی معرفی می کنه و مراجعه کننده های هنر دوست سر خریدن تابلوها دعوا می کنن و تو مزایده گیس همدیگه رو می کشنو نقاش بزرگ اشک شوق از این همه ذوق هنری میریزه و تو افق محو میشه
نه جانم از این خبرا نیست
یه هفته پیش یکی از همکلاسیام گفت که هلال احمر یه مراسمی داره و قراره غرفه های سلامت بزنه و یه برنامه ویژه پزشکی داره یه غرفه هم واسه تو، کارهای هنریتو بیار خیلی زیباست منم هول هولکی چن تا از کارای قاب گرفته که تو اتاقم بودو یه 15 تا کارت پستال دستساز بردم و رفتم یه چادر هلال احمر شد واسه من، کارت پستالهای دستسازو چیدم رو یه میز پلاستیکی و تابلوها رو گذاشتم رو صندلی برای نمایش..تجربه ی خوبی بود خصوصا که خیلی شلوغ بود تا حالا یه جا این همه آدم ندیده بودم 😐 و از طرفی کلی غرفه از آداب و رسوم محلی بود که آدم رو سر ذوق میورد من که عاشق اون برگه درازااااااا بودم که گذاشته بودن بچه ها نقاشی بکشن دلم از این نقاشی متری ها می خواد و یه عالمه وقت و توان تا همشو خودم بکشم..