گر خسته ایی بمان…
پنجشنبه 10 اردیبهشت 1394اریک فروم: اگر انسانی به راستی و صمیمانه کسی را دوست داشته باشد حتما همه ی مردم دنیا و زندگی را دوست دارد.
عشق یعنی گذشتن از خود و رسیدن به معشوق، یعنی دوست داشتن تمامی جهان و انسان ها..:)
در پشت چارچرخه ی فرسوده ای کسی
خطی نوشته بود:
«من گشته ام نبود! تو دیگر نگرد نیست»
این آینه ی ملال
در من هزار مرتبه تکرار گشت و گشت
چشمم برای این همه سرگشتگی گریست.
چون دوست در برابر خود می نشاندمش.
تا عرصه ی بگوی و مگو می کشاندمش
-در جست و جوی آب حیاتی؟
در بیکران این ظلمات آیا
در آرزوی رحم؟ عدالت؟
دنبال عشق؟
دوست؟
ما نیز گشته ایم
«و آن شیخ با چراغ همی گشت…»
آیا تو نیز – چون او -«انسانت آرزوست؟»
گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جست و جوست..پویندگی تمام معنای زندگیست..
هرگز
«نگرد!نیست»
سزاوار مرد نیست…
(فریدون مشیری)
________________
* یکی از کتابهای جدیدی بود که گرفتم و بسیار زیبا بود..زبان روان و شیوا و ساده ی دکتر یونس نابدل متخصص اعصاب و روان دانشگاه تبریز و معرفی کیس های مختلف برای آشنایی و انتخاب دقیق و آگاهانه در همسرگزینی از جمله ویژگی های بارز این کتاب بود..پیشنهاد می شود از طرف خانم مشاور 😉